یکشنبه ، اکتبر 3 ، 2021.



موضوع — عدم واقعیت

SubjectUnreality

متن طلایی: یوحنا 7: 24

"بر اساس ظاهر قضاوت نکنید ، بلکه داوری عادلانه قضاوت کنید."۔



Golden Text: John 7 : 24

Judge not according to the appearance, but judge righteous judgment.





████████████████████████████████████████████████████████████████████████



3 زیرا اگرچه در جسم راه می رویم ، اما پس از جسم نمی جنگیم:

4 (زیرا سلاح های جنگی ما جسمانی نیستند ، بلکه از طریق خدا قدرتمند هستند و باعث تخریب تپه های مستحکم می شوند.)

5 تخریب تخیلات و هر چیز والایی که خود را در برابر معرفت خدا برتری می بخشد و هرگونه اندیشه ای را برای اطاعت مسیح به اسارت می کشد.

6 و در آمادگی برای انتقام گرفتن از تمام نافرمانی ها ، هنگامی که اطاعت شما کامل شد.

7 آیا بعد از ظاهر به امور نگاه می کنید؟ اگر کسی به خود اعتماد دارد که متعلق به مسیح است ، از خود اجازه دهد که دوباره به این فکر کند که همانطور که او متعلق به مسیح است ، ما نیز متعلق به مسیح هستیم.

Responsive Reading: II Corinthians 10 : 3-7

3.     For though we walk in the flesh, we do not war after the flesh:

4.     (For the weapons of our warfare are not carnal, but mighty through God to the pulling down of strong holds;)

5.     Casting down imaginations, and every high thing that exalteth itself against the knowledge of God, and bringing into captivity every thought to the obedience of Christ;

6.     And having in a readiness to revenge all disobedience, when your obedience is fulfilled.

7.     Do ye look on things after the outward appearance? If any man trust to himself that he is Christ’s, let him of himself think this again, that, as he is Christ’s, even so are we Christ’s.



د درس خطبه



کتاب مقدس


1 . 1 ساموئل 16: 7 (خداوند می بیند)

7 … خداوند مانند انسان نمی بیند. زیرا انسان به ظاهر نگاه می کند ، اما خداوند به قلب نگاه می کند.

1. I Samuel 16 : 7 (the Lord seeth)

7     …the Lord seeth not as man seeth; for man looketh on the outward appearance, but the Lord looketh on the heart.

2 . ارمیا 17: 5-8 ، 13 ، 14

5 خداوند چنین می گوید ؛ نفرین بر کسی که به انسان اعتماد می کند و گوشت را بازوی خود می سازد و قلبش از خداوند جدا می شود.

6 زیرا او مانند شفا در صحرا خواهد بود ، و هنگامی که خوبی می آید ، نخواهد دید. اما در مناطق خشک شده در بیابان ، در سرزمینی شور و بدون سکنه ساکن خواهد شد.

7 خوشا به حال مردی که به خداوند توکل دارد و خداوند به او امید دارد.

8 زیرا او مانند درختی است که در کنار آب کاشته شده است و ریشه هایش را در کنار رود پهن می کند ، و هنگامی که گرما می آید ، نمی بیند ، اما برگ او سبز می شود. و در سال خشکسالی مراقب نباشند و از میوه دادن باز نمانند.

13 ای خداوند ، امید اسرائیل ، همه کسانی که تو را رها می کنند ، شرمنده خواهند شد ، و کسانی که از من دور می شوند ، روی زمین نوشته خواهند شد ، زیرا خداوند ، چشمه آبهای زنده را رها کرده اند.

14 ای خداوند مرا شفا ده تا من شفا خواهم یافت. مرا نجات ده ، و من نجات خواهم یافت ، زیرا تو ستایش کننده من هستی.

2. Jeremiah 17 : 5-8, 13, 14

5     Thus saith the Lord; Cursed be the man that trusteth in man, and maketh flesh his arm, and whose heart departeth from the Lord.

6     For he shall be like the heath in the desert, and shall not see when good cometh; but shall inhabit the parched places in the wilderness, in a salt land and not inhabited.

7     Blessed is the man that trusteth in the Lord, and whose hope the Lord is.

8     For he shall be as a tree planted by the waters, and that spreadeth out her roots by the river, and shall not see when heat cometh, but her leaf shall be green; and shall not be careful in the year of drought, neither shall cease from yielding fruit.

13     O Lord, the hope of Israel, all that forsake thee shall be ashamed, and they that depart from me shall be written in the earth, because they have forsaken the Lord, the fountain of living waters.

14     Heal me, O Lord, and I shall be healed; save me, and I shall be saved: for thou art my praise.

3 . متی 8: 5-10 ، 13

5 و هنگامی که عیسی وارد کپرناحوم شد ، یک سرگرد نزد او آمد و از او درخواست کرد:

6 و گفت: پروردگارا ، بنده من در خانه از بیماری فلج دراز کشیده است ، و به شدت عذاب می کشد.

7 و عیسی به او گفت: من می آیم و او را شفا می دهم.

8 سرگرد جواب داد و گفت: خداوندا ، من لیاقت این را ندارم که زیر سقف من بیایی ، اما فقط کلمه را بگو و بنده من شفا می یابد.

9 زیرا من مردی تحت فرمان هستم و سربازانم زیر نظر من هستند و به این مرد می گویم برو و او می رود. و به دیگری ، بیا ، و او می آید. و به بنده من این کار را بکن و او این کار را می کند.

10 وقتی عیسی این را شنید ، شگفت زده شد و به کسانی که در پی آن بودند گفت: در حقیقت به شما می گویم ، من چنین ایمان بزرگی پیدا نکرده ام ، نه در اسرائیل.

13 عیسی به سرگرد گفت: بروهمانطور که ایمان آورده ای ، با تو نیز چنین باشد. و خادم او در همان ساعت شفا یافت.

3. Matthew 8 : 5-10, 13

5     And when Jesus was entered into Capernaum, there came unto him a centurion, beseeching him,

6     And saying, Lord, my servant lieth at home sick of the palsy, grievously tormented.

7     And Jesus saith unto him, I will come and heal him.

8     The centurion answered and said, Lord, I am not worthy that thou shouldest come under my roof: but speak the word only, and my servant shall be healed.

9     For I am a man under authority, having soldiers under me: and I say to this man, Go, and he goeth; and to another, Come, and he cometh; and to my servant, Do this, and he doeth it.

10     When Jesus heard it, he marvelled, and said to them that followed, Verily I say unto you, I have not found so great faith, no, not in Israel.

13     And Jesus said unto the centurion, Go thy way; and as thou hast believed, so be it done unto thee. And his servant was healed in the selfsame hour.

4 . یوحنا 12: 37-46

37 اما اگرچه او قبل از آنها معجزات زیادی انجام داده بود ، اما آنها به او ایمان نیاوردند:

38 تا سخنان اشعیا نبی تحقق یابد ، و او گفت ، خداوندا ، چه کسی به گزارش ما ایمان آورده است؟ و بازوی خداوند به چه کسی آشکار شده است؟

39 بنابراین آنها نمی توانند باور کنند ، زیرا که عیسی دوباره گفت:

40 او چشمهای آنها را کور کرده و قلب آنها را سخت کرده است. که آنها نباید با چشمان خود ببینند ، یا با قلب خود بفهمند ، و تبدیل شوند ، و من آنها را شفا دهم.

41 این مطالب را اشعیا وقتی جلال خود را دید گفت و درباره او صحبت كرد.

42 با این وجود ، در میان رسای اصلی نیز بسیاری به او ایمان آوردند. اما بخاطر فریسیان او را اقرار نکردند تا مبادا از کنیسه اخراج شوند.

43 زیرا آنها ستایش مردم را بیشتر از ستایش خدا دوست داشتند.

44 عیسی گریه کرد و گفت: آنکه به من ایمان دارد ، نه به من ایمان می آورد ، بلکه به او که مرا فرستاده ایمان می آورد.

45 و آنکه مرا می بیند ، فرستنده مرا می بیند.

46 من نوری به جهان آمدم ، تا هر که به من ایمان آورد در تاریکی نماند.

4. John 12 : 37-46

37     But though he had done so many miracles before them, yet they believed not on him:

38     That the saying of Esaias the prophet might be fulfilled, which he spake, Lord, who hath believed our report? and to whom hath the arm of the Lord been revealed?

39     Therefore they could not believe, because that Esaias said again,

40     He hath blinded their eyes, and hardened their heart; that they should not see with their eyes, nor understand with their heart, and be converted, and I should heal them.

41     These things said Esaias, when he saw his glory, and spake of him.

42     Nevertheless among the chief rulers also many believed on him; but because of the Pharisees they did not confess him, lest they should be put out of the synagogue:

43     For they loved the praise of men more than the praise of God.

44     Jesus cried and said, He that believeth on me, believeth not on me, but on him that sent me.

45     And he that seeth me seeth him that sent me.

46     I am come a light into the world, that whosoever believeth on me should not abide in darkness.

5 . متی 23: 1-3 ، 23 ، 24 ، 26 ، 27 (برای) ، 28

1 سپس عیسی را به مردم و شاگردانش گفت:

2 گفت: کاتبان و فریسیان بر صندلی موسی نشسته اند:

3 بنابراین همه آنچه را که به شما توصیه می کنند رعایت کنید ، رعایت کنید و انجام دهید. اما به دنبال کارهای آنها عمل نکنید ، زیرا آنها می گویند و نمی کنند.

23 وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار! زیرا شما یک دهم نعناع و انیسون و کامین را می پردازید و مسائل مهمتر قانون ، قضاوت ، رحمت و ایمان را حذف کرده اید.

24 ای راهنمایان نابینا ، که در پشه صاف می کنید و شتر را می بلعید.

26 ای فریسی نابینا ، ابتدا آنچه را داخل لیوان و بشقاب است تمیز کن ، تا بیرون آن نیز تمیز باشد.

27 … زیرا شما شبیه گورهای سفید شده ای هستید که در ظاهر زیبا به نظر می رسند ، اما در درون آنها پر از استخوان مردگان و از هرگونه ناپاکی است.

28 به همین ترتیب شما نیز در ظاهر در ظاهر برای مردم عادل جلوه می کنید ، اما در درون خود مملو از نفاق و شرارت هستید.

5. Matthew 23 : 1-3, 23, 24, 26, 27 (for), 28

1     Then spake Jesus to the multitude, and to his disciples,

2     Saying, The scribes and the Pharisees sit in Moses’ seat:

3     All therefore whatsoever they bid you observe, that observe and do; but do not ye after their works: for they say, and do not.

23     Woe unto you, scribes and Pharisees, hypocrites! for ye pay tithe of mint and anise and cummin, and have omitted the weightier matters of the law, judgment, mercy, and faith: these ought ye to have done, and not to leave the other undone.

24     Ye blind guides, which strain at a gnat, and swallow a camel.

26     Thou blind Pharisee, cleanse first that which is within the cup and platter, that the outside of them may be clean also.

27     …for ye are like unto whited sepulchres, which indeed appear beautiful outward, but are within full of dead men’s bones, and of all uncleanness.

28     Even so ye also outwardly appear righteous unto men, but within ye are full of hypocrisy and iniquity.

6 . 2 قرنتیان 5: 6-8 ، 16-18 (به 2)

6 بنابراین ما همیشه مطمئن هستیم ، می دانیم که در حالی که در بدن در خانه هستیم ، از خداوند غایب هستیم:

7 (زیرا ما با ایمان راه می رویم نه با دید :)

8 من می گویم ، ما اطمینان داریم و ترجیح می دهیم در بدن غایب باشیم و در حضور خداوند حضور داشته باشیم.

16 بنابراین از این پس ما هیچ کس را بر اساس جسم نمی شناسیم: بله ، اگرچه ما مسیح را پس از بدن می شناسیم ، اما از این پس دیگر او را نمی شناسیم.

17 بنابراین اگر کسی در مسیح باشد ، مخلوق جدیدی است: چیزهای قدیمی از بین رفته است. اینک همه چیز جدید شده است

18 و همه چیز از آن خداست که ما را به وسیله عیسی مسیح با خودش آشتی داده است ،

6. II Corinthians 5 : 6-8, 16-18 (to 2nd ,)

6     Therefore we are always confident, knowing that, whilst we are at home in the body, we are absent from the Lord:

7     (For we walk by faith, not by sight:)

8     We are confident, I say, and willing rather to be absent from the body, and to be present with the Lord.

16     Wherefore henceforth know we no man after the flesh: yea, though we have known Christ after the flesh, yet now henceforth know we him no more.

17     Therefore if any man be in Christ, he is a new creature: old things are passed away; behold, all things are become new.

18     And all things are of God, who hath reconciled us to himself by Jesus Christ,

7 . 2 قرنتیان 6: 14-18

14 آیا با بی ایمانان به یوغ یکسان برخورد نخواهید کرد ، چرا که عدالت با ناصالح چه شریک است؟ و نور چه ارتباطی با تاریکی دارد؟

15 و چه هماهنگی مسیح با بیلیال وجود دارد؟ یا آنکه با کافر ایمان می آورد چه قسمتی دارد؟

16 و چه توافقي با معبد خدا با بتها وجود دارد؟ زیرا شما معبد خدای زنده هستید. همانطور که خدا گفته است ، من در آنها ساکن می شوم و در آنها راه خواهم رفت. و من خدای آنها خواهم بود و آنها قوم من خواهند بود.

17 بنابراین ، از میان آنها بیرون آمده و جدا شوید ، می گوید خداوند ، و به چیز ناپاک دست نزنید. و من شما را می پذیرم ،

18 و خداوند برای شما پدر خواهد بود و شما فرزندان و دختران من خواهید بود.

7. II Corinthians 6 : 14-18

14     Be ye not unequally yoked together with unbelievers: for what fellowship hath righteousness with unrighteousness? and what communion hath light with darkness?

15     And what concord hath Christ with Belial? or what part hath he that believeth with an infidel?

16     And what agreement hath the temple of God with idols? for ye are the temple of the living God; as God hath said, I will dwell in them, and walk in them; and I will be their God, and they shall be my people.

17     Wherefore come out from among them, and be ye separate, saith the Lord, and touch not the unclean thing; and I will receive you,

18     And will be a Father unto you, and ye shall be my sons and daughters, saith the Lord Almighty.



علم و بهداشت


1 . 472: 24 (همه) -26 ، 30-3

همه واقعیت در خدا و خلقت او ، هماهنگ و ابدی است. آنچه او می آفریند خوب است و او همه آنچه را که ساخته است می سازد. ... ما در علوم مسیحی یاد می گیریم که تمام ناهماهنگی ذهن یا بدن فانی توهم است ، هیچ واقعیت و هویتی ندارد هر چند به نظر می رسد واقعی و یکسان باشد.

1. 472 : 24 (All)-26, 30-3

All reality is in God and His creation, harmonious and eternal. That which He creates is good, and He makes all that is made. … We learn in Christian Science that all inharmony of mortal mind or body is illusion, possessing neither reality nor identity though seeming to be real and identical.

2 . 243: 32-6

از آنجا که خدا خوب و چشمه همه هستی است ، او تغییر شکل اخلاقی یا جسمی ایجاد نمی کند. بنابراین چنین تغییر شکل واقعی نیست ، بلکه توهم است ، سراب اشتباه. علم الهی این حقایق بزرگ را فاش می کند. بر اساس آنها ، عیسی زندگی را نشان داد ، هرگز از خطا به هیچ وجه نترسید و از آن اطاعت نكرد.

2. 243 : 32-6

Inasmuch as God is good and the fount of all being, He does not produce moral or physical deformity; therefore such deformity is not real, but is illusion, the mirage of error. Divine Science reveals these grand facts. On their basis Jesus demonstrated Life, never fearing nor obeying error in any form.

3 . 250: 6-13

وجود فانی یک رویا است ؛ وجود فانی هیچ موجودیت واقعی ندارد ، اما می گوید "من هستم". روح همان منی است که هرگز خواب نمی بیند ، اما همه چیز را می فهمد. که هرگز اشتباه نمی کند و همیشه آگاه است ؛ که هرگز باور نمی کند ، اما می داند ؛ که هرگز متولد نمی شود و هرگز نمی میرد. انسان روحانی همانند این نفس است. انسان خدا نیست ، اما مانند پرتوی نوری که از خورشید می آید ، انسان ، نتیجه خدا ، خدا را منعکس می کند.

3. 250 : 6-13

Mortal existence is a dream; mortal existence has no real entity, but saith "It is I." Spirit is the Ego which never dreams, but understands all things; which never errs, and is ever conscious; which never believes, but knows; which is never born and never dies. Spiritual man is the likeness of this Ego. Man is not God, but like a ray of light which comes from the sun, man, the outcome of God, reflects God.

4 . 512: 21-25

از عناصر نامحدود ذهن واحد ، همه شکل ، رنگ ، کیفیت و کمیت سرچشمه می گیرد و اینها در درجه اول و در درجه دوم ذهنی هستند. ماهیت معنوی آنها فقط از طریق حواس معنوی قابل تشخیص است.

4. 512 : 21-25

From the infinite elements of the one Mind emanate all form, color, quality, and quantity, and these are mental, both primarily and secondarily. Their spiritual nature is discerned only through the spiritual senses.

5 . 21: 25-10

انسان دنیوی که با ماده همدرد است ، در تظاهر و خطای خطا است و به آنجا جذب می شود. او مانند مسافری است که برای یک سفر تفریحی به غرب می رود. این شرکت جذاب است و لذت ها هیجان انگیز است. پس از شش روز دنبال کردن خورشید ، در هفتمین روز به شرق می چرخد و راضی است اگر بتواند تصور کند که خود را در جهت درست حرکت می کند. هر از چندی ، با شرمندگی از مسیر زیگزاگ خود ، گذرنامه برخی از زائران عاقل را به امانت می گیرد و به کمک این امر فکر می کند که راه درست را بیابد و دنبال کند.

ارتعاش مانند یک آونگ بین گناه و امید بخشش ، - خودخواهی و خودخواهی باعث عقب نشینی مداوم می شود ، - پیشرفت اخلاقی ما کند خواهد بود. بیدار به خواسته مسیح ، انسانها رنج می کشند. این باعث می شود که آنها حتی در حال غرق شدن برای نجات خود تلاش جدی کنند. و از طریق عشق گرانقدر مسیح این تلاشها با موفقیت تاجگذاری می شود.

5. 21 : 25-10

Being in sympathy with matter, the worldly man is at the beck and call of error, and will be attracted thitherward. He is like a traveller going westward for a pleasure-trip. The company is alluring and the pleasures exciting. After following the sun for six days, he turns east on the seventh, satisfied if he can only imagine himself drifting in the right direction. By-and-by, ashamed of his zigzag course, he would borrow the passport of some wiser pilgrim, thinking with the aid of this to find and follow the right road.

Vibrating like a pendulum between sin and the hope of forgiveness, — selfishness and sensuality causing constant retrogression, — our moral progress will be slow. Waking to Christ's demand, mortals experience suffering. This causes them, even as drowning men, to make vigorous efforts to save themselves; and through Christ's precious love these efforts are crowned with success.

6 . 298: 8-24

آن چیزی که از آن به عنوان حس مادی یاد می شود می تواند فقط یک احساس موقت فانی از اشیاء را گزارش کند ، در حالی که حس معنوی فقط می تواند گواه حقیقت باشد. از نظر مادی ، غیر واقعی واقعی است تا زمانی که این حس توسط علم مسیحی تصحیح نشود.

حس معنوی ، در تضاد با حواس مادی ، شامل شهود ، امید ، ایمان ، درک ، ثمر ، واقعیت است. حس مادی بیانگر این باور است که ذهن در ماده است. این باور انسانی ، متناوب بین احساس لذت و درد ، امید و ترس ، زندگی و مرگ ، هرگز از مرزهای فانی یا غیر واقعی فراتر نمی رود. وقتی به واقعیت دست یافت ، که توسط علم اعلام شده است ، شادی دیگر نه لرزان است و نه امید یک تقلب است. ایده های معنوی مانند اعداد و یادداشت ها از اصل شروع می شوند و هیچ اعتقاد مادی را قبول ندارند. ایده های معنوی به خاستگاه الهی خود یعنی خدا و به حس معنوی بودن منتهی می شود.

6. 298 : 8-24

What is termed material sense can report only a mortal temporary sense of things, whereas spiritual sense can bear witness only to Truth. To material sense, the unreal is the real until this sense is corrected by Christian Science.

Spiritual sense, contradicting the material senses, involves intuition, hope, faith, understanding, fruition, reality. Material sense expresses the belief that mind is in matter. This human belief, alternating between a sense of pleasure and pain, hope and fear, life and death, never reaches beyond the boundary of the mortal or the unreal. When the real is attained, which is announced by Science, joy is no longer a trembler, nor is hope a cheat. Spiritual ideas, like numbers and notes, start from Principle, and admit no materialistic beliefs. Spiritual ideas lead up to their divine origin, God, and to the spiritual sense of being.

7 . 359: 29-21

یک دانشمند مسیحی و یک حریف مانند دو هنرمند هستند. یکی می گوید: "من آرمان های معنوی ، فنا ناپذیر و باشکوهی دارم. وقتی دیگران آنها را مانند من در نور واقعی و دوست داشتنی خود می بینند - و بدانند که این آرمان ها واقعی و ابدی هستند ، زیرا از حقیقت گرفته شده اند - آنها در خواهند یافت که هیچ چیز نیست با برآورد درست از آنچه واقعی است ، از دست می رود و همه برنده می شوند. "

هنرمند دیگر پاسخ می دهد: "شما تجربه من را اشتباه می گیرید. من هیچ ایده آل ذهنی ندارم مگر ایده هایی که هم ذهنی و هم مادی هستند. این درست است که مادی بودن این ایده آل ها را ناقص و ویران کننده می کند ، اما من ایده خود را با ایده شما عوض نمی کنم ، زیرا ایده های من هستند. من از این لذت شخصی لذت می برم ، و آنها خیلی تکان دهنده و متعالی نیستند. آنها به خودکشی کمتری احتیاج دارند و روح را از دید دور نگه می دارند. علاوه بر این ، من تصوری از دست دادن آموزه های قدیمی و نظرات انسانی خود را ندارم. "

خواننده گرامی ، کدام تصویر ذهنی یا اندیشه بیرونی برای شما واقعی است-مادی یا معنوی؟ هر دو را نمی توانید داشته باشید. شما ایده آل خود را مطرح می کنید. این ایده آل یا موقتی است یا ابدی. یا روح یا ماده الگوی شما هستند. اگر سعی می کنید دو مدل داشته باشید ، عملاً هیچ کدام را ندارید. مانند یک پاندول در ساعت ، شما به جلو و عقب پرتاب خواهید شد ، به دنده های ماده برخورد کرده و بین واقعی و غیر واقعی حرکت می کنید.

7. 359 : 29-21

A Christian Scientist and an opponent are like two artists. One says: "I have spiritual ideals, indestructible and glorious. When others see them as I do, in their true light and loveliness, — and know that these ideals are real and eternal because drawn from Truth, — they will find that nothing is lost, and all is won, by a right estimate of what is real."

The other artist replies: "You wrong my experience. I have no mind-ideals except those which are both mental and material. It is true that materiality renders these ideals imperfect and destructible; yet I would not exchange mine for thine, for mine give me such personal pleasure, and they are not so shockingly transcendental. They require less self-abnegation, and keep Soul well out of sight. Moreover, I have no notion of losing my old doctrines or human opinions."

Dear reader, which mind-picture or externalized thought shall be real to you, — the material or the spiritual? Both you cannot have. You are bringing out your own ideal. This ideal is either temporal or eternal. Either Spirit or matter is your model. If you try to have two models, then you practically have none. Like a pendulum in a clock, you will be thrown back and forth, striking the ribs of matter and swinging between the real and the unreal.

8 . 227: 21-10

مسیحی علم استاندارد آزادی را بالا می برد و فریاد می زند: "مرا دنبال کن! از اسارت بیماری ، گناه و مرگ فرار کن!" عیسی راه را مشخص کرد. شهروندان جهان ، "آزادی باشکوه فرزندان خدا" را بپذیرید و آزاد باشید! این حق الهی شماست. توهم حس مادی ، نه قانون الهی ، شما را محدود کرده است ، اندام آزاد شما را درگیر کرده است ، ظرفیت های شما را فلج کرده ، بدن شما را دچار نقص کرده و لوح وجود شما را مخدوش کرده است.

اگر خدا قوانین مادی را برای اداره انسان وضع کرده بود ، نافرمانی از آن باعث بیماری انسان می شد ، عیسی با شفا دادن در مخالفت مستقیم با آنها و سرپیچی از همه شرایط مادی ، آن قوانین را نادیده نمی گرفت.

اگر این حقیقت بزرگ وجود آموخته شود - یعنی اینکه هیچ چیز نامتعارفی نمی تواند به وجود بیاید ، انتقال بیماری یا برخی از ویژگی های خاص ذهن فانی غیرممکن است ، زیرا زندگی خدا است. وراثت موضوعی پرکار برای اعتقاد فانی است که به تئوری ها می پردازد. اما اگر بیاموزیم که هیچ چیز جز حق نیست ، هیچ میراث خطرناکی نخواهیم داشت و بیماریهای جسمانی از بین خواهند رفت.

8. 227 : 21-10

Christian Science raises the standard of liberty and cries: "Follow me! Escape from the bondage of sickness, sin, and death!" Jesus marked out the way. Citizens of the world, accept the "glorious liberty of the children of God," and be free! This is your divine right. The illusion of material sense, not divine law, has bound you, entangled your free limbs, crippled your capacities, enfeebled your body, and defaced the tablet of your being.

If God had instituted material laws to govern man, disobedience to which would have made man ill, Jesus would not have disregarded those laws by healing in direct opposition to them and in defiance of all material conditions.

The transmission of disease or of certain idiosyncrasies of mortal mind would be impossible if this great fact of being were learned, — namely, that nothing inharmonious can enter being, for Life is God. Heredity is a prolific subject for mortal belief to pin theories upon; but if we learn that nothing is real but the right, we shall have no dangerous inheritances, and fleshly ills will disappear.

9 . 403: 14-20

اگر می فهمید که وجود فانی یک حالت خود فریبی است و حقیقت وجود نیست ، شما اوضاع را اداره می کنید. ذهن فانی دائماً بر روی بدن فانی نتایج نظرات غلط را تولید می کند. و این کار را ادامه خواهد داد ، تا زمانی که خطای فانی به وسیله حقیقت از قدرت های تخیلی خود محروم شود ، که شبکه گمراه کننده توهم فانی را از بین می برد.

9. 403 : 14-20

You command the situation if you understand that mortal existence is a state of self-deception and not the truth of being. Mortal mind is constantly producing on mortal body the results of false opinions; and it will continue to do so, until mortal error is deprived of its imaginary powers by Truth, which sweeps away the gossamer web of mortal illusion.

10 . 208: 20-24

بیایید از واقعی و ابدی بیاموزیم و خود را برای سلطنت روح ، ملکوت آسمان ، آماده کنیم - سلطنت و حاکمیت هماهنگی جهانی ، که نمی توان آن را از دست داد و برای همیشه ناپیدا باقی ماند.

10. 208 : 20-24

Let us learn of the real and eternal, and prepare for the reign of Spirit, the kingdom of heaven, — the reign and rule of universal harmony, which cannot be lost nor remain forever unseen.


وظایف روزانه

توسط مری بیکر ادی

نماز روزانه

وظیفه هر عضو این کلیسا است که هر روز نماز بخواند: "پادشاهی تو آمده است" بگذارید سلطنت حقیقت ، زندگی و عشق الهی در من تثبیت شود و همه گناهان من را از بین ببرد. و ممکن است کلام تو محبتهای همه بشریت را غنی کند ، و بر آنها حکومت کند!

کتابچه راهنمای کلیسا ، ماده 8 ، بخش 4

قانونی برای انگیزه ها و اعمال

نه خصومت و نه دلبستگی شخصی نباید انگیزه ها یا اعمال اعضای کلیسای مادر را تحریک کند. در علم ، عشق الهی به تنهایی بر بشر حکومت می کند. و یک دانشمند مسیحی امکانات شیرین عشق را ، در سرزنش گناه ، برادری واقعی ، خیرخواهی و گذشت ، منعکس می کند. اعضای این کلیسا باید روزانه تماشا کنند و دعا کنند تا از شر هر گونه شر ، از پیشگویی ، قضاوت ، محکومیت ، مشاوره ، تأثیرگذاری یا تأثیرگذاری اشتباه خلاص شوند.

کتابچه راهنمای کلیسا ، ماده 8 ، بخش 1

هشدار به وظیفه

این وظیفه هر عضو این کلیسا است که روزانه از خود در برابر پیشنهادات ذهنی تهاجمی دفاع کند و فراموش نشود و وظیفه خود را در قبال خدا ، رهبر خود و بشر فراموش نکند. با کارهای او قضاوت خواهد شد ، - و توجیه یا محکوم خواهد شد.

کتابچه راهنمای کلیسا ، ماده 8 ، بخش 6


████████████████████████████████████████████████████████████████████████