برخی از یادداشت ها در مورد چشم انداز واقعی
توسط جان ال مورگان
فهرست مطالب
- یادداشت نویسنده
- ذهن
- روح
- جان
- قاعده
- زندگی
- حقیقت
- عشق
- چهار نکته
- خطبه در کوه روی چشم انداز
- کلمه
- مسیح
- مسیحیت
- علوم پایه
یادداشت نویسنده
امید است که این یادداشت ها برای هر کسی که علاقه مند به بینش خوب باشد ، می تواند ارزشمند باشد. با این حال ، آنها در درجه اول به دانشجویان علوم مسیحی گفته می شود ، که آموخته است که در همه چیز قوانین الهی وجود دارد که باید آنها را رعایت کنیم. دید معنوی مری بیکر ادی هم علمی و هم مسیحی بود. تدریس در کتاب خود ، علم و سلامت با کلید به کتب مقدس ، نه تنها از نظر روشنایی دقیق معنوی بلکه در یک روش عملی و شفابخش ، چشم درک و تفاهم را باز می کند. دیدگاهی که از آن یادداشت ها نوشته شده است در بیانیه وی در صفحه یافت می شود. 561: 16-20: "جان همزمانی انسانی و الهی را که در مرد عیسی نشان داده شده بود ، مشاهده کرد ، مانند الوهیت که بشر را در زندگی و تظاهرات آن در آغوش می گیرد - به ادراک انسان می پردازد و زندگی را که خداست درک می کند."
روند رشد معنوی و شفای الهی اساساً فعالیتهای بینایی است. اصطلاحاتی از قبیل اشراق ، دیدگاههای بالاتر ، تشخیص ، تفکیک بین باطل و حقیقت ، متداول ترین قیاس ها برای درک معنوی است. دید واقعی نشان می دهد که "در جایی که به آنها گفته شد ، شما قوم من نیستید ، در آنجا به آنها گفته می شود ، شما فرزندان خدای زنده هستید" (شیله1: 10).
این یادداشت ها ، که ناشی از عمل نیست ، به عنوان پیشنهادهایی برای تمرین دانش آموزان از دید مسیحی و علمی دانش آموزان ارائه می شود. آنها به عنوان جامع نیستند ، اما می توانند مبنایی برای اکتشافات فردی باشند.
جان ال مورگان
الدمون زعفران والدن
مه ، 1963 اسکس ، انگلینڈ
مخفف های استفاده شده در این کتاب:
S. & H. علوم و سلامتی
Ret. گذشته نگر و درون گرایی
CSH. علم مسیحی سرود
ذهن همه بیننده است ، که بینهایت را آشکار می کند و نور شعور را به همراه می آورد. این نوری است که هر انسانی را که وارد جهان می شود نور می کند.
ذهن به من نشان می دهد که بینایی نور معنوی است ، نه اندام مادی. با این نور می دانم که بینش روشنایی ایده است و معنی و اهمیت همه چیز را آشکار می کند. این نه کسب اطلاعات از اشکال مادی و نه تلاش برای دیدن ماده است. ذهن "چیزهای عمیق و پنهانی" را آشکار می کند که "چشم دیده نشده است." با داشتن این ذهن ، من می دانم که می توانم ببینم ، زیرا من از علت و نه از اثر نگاه می کنم.
هیچ چیز از دید من پنهان نیست ، زیرا ذهن ایده ای را که برای دیدن هر لحظه نیاز دارم ارائه می دهد. بینش ذهن همیشه فعال و خستگی ناپذیر است ، و خواستار "تمرین همیشگی دانشکده های ذهن" است. * من این بینش را در نگاه هوشمند ، در جستجوی ، توجه کردن ، در تمایل به دیدن ایده های واقعی که فقط حواس متوجه آن هستند ، انجام می دهم. موضوع. دیدن من کاملاً هوشیار و توجه است ، زیرا این حضور ذهن است.
ذهن من چشم انداز را ایجاد می کند ، آن را تملک می کند ، آن را کنترل و اداره می کند و هرگز آن را به ماشین آلات بینایی تحویل نمی دهد. آنچه من از نگاهم اشتباه می گیرم جز یک حس محدود بینایی واقعی است. آنها واقعاً خدمتگزار چشم انداز الهی هستند و مطیع ذهن هستند که همه را می بیند.
علوم و سلامتی 121: 17-24
علوم و سلامتی 284: 28-32
علوم و سلامتی 263: 32-12
علوم و سلامتی 485: 4-5
* علوم و سلامتی 487: 6-12
علوم و سلامتی 488: 23-24
علوم و سلامتی 572: 19-12
علوم و سلامتی 151: 20-28
روح تنها برداشت واقعی از هستی ، کاملاً جدا از مفهوم انسانی است و همیشه آن را تصحیح می کند. تصحیح دیدگاه تابعی از روح است ، و بنابراین روشن بینی معنوی برای من طبیعی است ، و همه چیز را آنگونه که واقعاً است متمایز می کند.
از طریق روح ، من همه چیز را به درستی ، واضح ، صحیح ، متمایز ، معنوی می بینم. این به من تشخیص می دهد ، به گونه ای که من بین یک ایده و ایده دیگر ، بین حقیقی و غلط نیز تفاوت قائلم. این پایه روح به من ادراک ، ادراک ، چشم انداز می دهد. این چشم درک من را باز می کند. این به من نشان می دهد چه چیزی واقعی است ، و چه غیر واقعی است.
دید روشن روح من را به خطا و خطا کور نمی کند. در عوض ، من آنها را با وضوح بیشتری تشخیص می دهم - اما به عنوان غیر واقعی بودن. من فقط واقعی و واقعی را تشخیص می دهم ، بنابراین چشم من مجرد است. من به طور مثبت به دنبال واقعی ، خوب و واقعی هستم. در روح ، بینش خوب طبیعی است ، و غیرقابل بازگشت است.
از آنجا که روح برای همیشه واقعیت را آشکار می کند ، بینش من روز به روز به طور واضح تر روشن می شود. خوشحالم که می بینم مفاهیم قدیمی و نظرات غلط ناپدید می شوند. روح ، دیدگاه های جدید ، ایده واقعی ، ایده جدید برای من به ارمغان می آورد ، و از این رو در دید من انسان جدید را به دنیا می آورد.
این روح است که دیدن ، نه گوشت ، و حواس روح غیر قابل ویرایش و کامل است. چشم انداز من همیشه مثبت است ، هرگز منفی نیست ، زیرا دیدگاه من معنوی است.
علوم و سلامتی 264: 13-15
علوم و سلامتی 476: 32-4
علوم و سلامتی 502: 9-14
علوم و سلامتی 281: 28-30
علوم و سلامتی 323: 32-6
علوم و سلامتی 505: 20-22
علوم و سلامتی 582: 1-2
علوم و سلامتی 586: 3-6
متی 6: 22
جان دانشکده حس معنوی است که به من بینشی درونی یا بینش معنوی می بخشد. این شهود شهودی ، دلهره و دیدن درونی است و کاملاً بی معنی است. این درک من از شخصیت را بیشتر می کند ، و هویت واقعی و ماهیت هر آنچه را که می بینم آشکار می کند.
از طریق نفوذ جان ، من از نقص گناه به انسان گناهکار درون می بینم. من ظاهر را با واقعیت اشتباه نمی گیرم. می توانم فراتر از نمادها تا واقعیت ایده ها را ببینم. با افزایش چشم انداز من ، نمادها دگرگون می شوند.
حواس جان نه از طریق اندامهای بدنی بلکه از طریق اعمال حس معنوی کار می کند - همانطور که موسیقی نه از طریق ارگان های حس جسمی بلکه از طریق حس موسیقی قابل درک است. درک این امر به اصطلاح ارگانهای بینایی را عادی و سریعتر می کند ، زیرا جان نقطه عطفی در عمل ما است.
جان ابراز حس می کند. بنابراین ، من به کسی به طور عقل نگاه نمی کنم و شکل بیرونی را برای هویت واقعی اشتباه نمی کنم. حجاب های احساس و خود بینایی من را در جان خراب نمی کند ، اما من قطعاً می بینم که "چشمی که دیده نشده است". در جان ، بینایی من هیچوقت با "من" خود محور مرتبط نیست ، اما به عنوان خورشید می درخشد ، از خودگذشتگی به نظر می رسد.
از منظر درک معنوی ، من همیشه در حال ترجمه اشیاء حس در ایده های جان هستم. من می توانم با دقت و تمرکز فوری هر آنچه را که باید ببینم ببینم ، زیرا من با بینایی کامل شناخته می شوم.
زمین خشک جان ثبات ، اعتماد به نفس و اعتماد به نفس به من می دهد. بنابراین من می دانم که من کی هستم و دچار آشفتگی نیستم ، به طوری که به طور غیر آگاهانه ، پیوسته و آرام به بیرون نگاه می کنم. از سرزمین خشک من ، دیدگاه من خسته کننده ، دائم ، عاری از درگیری و بدون اعتقاد فانی است. چشم من از اضطراب یا استرس دست نخورده است ، اما بر خدا ساکن است.
جان داخلی را با بیرونی ، سمت چپ با راست متعادل می کند. با شروع پادشاهی در درون ، می توانم تلاش كنم كه "این زمین را پادشاهی پدر ما نیز بسازیم". آنچه من با حواس مادی می بینم باید منطبق با معنوی باشد. درک معنوی چشم انداز من است؛ عمل آن بینایی من است.
علوم و سلامتی 91: 16-21
علوم و سلامتی 214: 5-8 ، 26-1
علوم و سلامتی 263: 28-31
علوم و سلامتی 315: 11-20
علوم و سلامتی 258: 21-24 ، 31-1
علوم و سلامتی 585: 9-11
قاعده همانطور که خدا می بیند ، دیدگاه بزرگ و غیرشخصی را که در آن می بینم ، در یک اندازه ارائه می دهد. من همه را از نظر غیرمذهبی به عنوان ایده ایده آل تصمیم گیری کامل می دانم. من انسان را همانند قاعده می دانم - "آنچه که" ، نه "او که". (رجوع کنید به علوم و سلامتی 475: 5 ، 19-22.) من می بینم که هر صفتی که یک انسان داشته باشد ، کیفیت خدا است ، و این که بدون عمل الهی عملیاتی او ، لازم نیست انسان وجود داشته باشد. من می بینم که نه انسان بد و نه انسان خوب تصویر و شباهت الهی نیست ، زیرا انسان در قاعده الهی خود یافت می شود.
هیچ معنای شخصی الوهیت انسان را از من پنهان نمی کند. هیچ گونه کوشگی انسان کور نمی کند مرا ببیند آنچه قاعده از من می خواهد. قضاوت ها و تعصبات شخصی من چشم انداز من را اشغال نمی کند و بنابراین نمی توان از ارزیابی جداگانه ای که قاعده به من می دهد جلوگیری می کند.
دیدگاه قاعده به من نشان می دهد که همه چیز با عدالت کامل و عدالت و عدالت اداره می شود. معیار در چشمان من "درست است" و نه "چه کسی صحیح است". بنابراین به دنبال اشتباه نیستم و آنچه را اشتباه می بینم به عنوان یک دروغ غیر شخصی تشخیص می دهم.
از آنجا که می دانم قاضی تنها "من" است ، نگاه من به نفع خود یا رقابت و یا فرومایگی جعل نمی شود. من از "کوه بینایی" بیرون می روم. * دوست دارم ایده ها و اقدامات درست را بخاطر خودشان ببینم.
عملکرد چشم انداز من مطابق هماهنگ با قاعده بینایی الهی اداره می شود ، زیرا قدرت و کارآیی همه ایده ها در دولت حاکم آنها حاکم است.
مزمور 36: 9
یوحنا 5: 19
گذشته نگر و درونگرایی 76: 23-26
علوم و سلامتی 330: 13-15
علوم و سلامتی 300: 28-32
علوم و سلامتی 560: 22-30
* علوم و سلامتی 561: 8-9
علوم و سلامتی 304: 16-19
زندگی قانون توانائی بی حد و حصر است. بنابراین هرچه بینش خود را بیشتر کنم - از نظر معنوی ، ذهنی و جسمی - واضح تر و قوی تر می شود. "از هر كسى كه به او داده شود ، او فراوان خواهد بود." (متی 25: 29). هیچ قانون محدودیتی در نگاه الهی وجود ندارد. برای من کوششی نیست که همه کارها را به راحتی ببینم ، زیرا انسان "حرکت غیرمترقبه انرژی الهی است" چشم من همیشه تازه است ، زیرا این عبارت از جدید بودن زندگی است.
من می دانم که نگاه من مستقیماً از پدر نشات گرفته است. نه از بدو تولد آغاز شد و نه با افزایش سن کم می شود. این بی سن ، بی پروا ، همیشه جدید ، تجدید حیات و بازگرداندن دائمی است. من خوشحالم که اکنون دید کاملی دارم.
زندگی بخشنده بزرگ است ، بنابراین دیدگاه من سخاوتمند و قابل تقدیر است. چشم انداز من هرگز در دیگران معنی و یا بی علاقه نیست ، بلکه فردیت الهی را در همه بزرگ می کند. در زندگی ، چشم انداز من باز و برون گرا است. این امر به بیرون هدایت می شود ، به طوری که من به طور فعال در همه جا به جستجوی و دیدن خدا می شوم. در شبانه روزی زندگی ، من به سرعت و به حقایق جدید ، جنبه های جدید خدا و انسان ، شیوه های جدید استفاده از آنچه می دانم می بینم و می دانم. چشم انداز من هرگز به عقب به نظر نمی رسد ، اما مدام رو به جلو است.
علوم و سلامتی 380: 32-1
علوم و سلامتی 516: 4-8
علوم و سلامتی 262: 14-16
علوم و سلامتی 264: 13-15
علوم و سلامتی 507: 28-29
علوم و سلامتی 561: 16-20
حقیقت۔ چگونه می بینم؟ چه کسی را می بینم؟ من چی می بینم؟ در حقیقت ، من فقط تصویر و شباهت خداوند را می بینم ، زیرا انسان شفافیت برای حقیقت است.
چشم انداز من از عشق من به حقیقت ، از آگاهی آگاهانه من از ایده ناشی می شود ، و بنابراین می بینم که انسان پسر خدا است ، یا خدا ابراز کرده است. "انسان" شامل حقیقت در مورد همه چیز است ، بنابراین من بزرگ و کوچک را به اهمیت الهی می شناسم. تمرکز من روی دامنه بی نهایت است.
دیدن من ، معنوی بودن ، همیشه به حقیقت اشاره دارد و به آنچه واقعی و الهی است توجه می کند. در کنجکاوی بیکار از بین نمی رود ، بلکه بر هر آنچه که از ارزش واقعی برخوردار است ، استوار است.
من می دانم که فقط یک مرد وجود دارد ، بنابراین من می دانم که خوب بودن یک انسان همه انسانها خوب است. من به سرعت فهمیدم که نیاز برادرم و از نظر روحی و روحی آن را تأمین می کنم تا بینش من در مورد انسان کامل و سالم باشد. من انسان را ناخوشایند ، قائم و خداگونه می دانم. من دوست دارم که با دیدن حقیقت تمرین کنم ، زیرا بینایی واقعی بیننده و دیدن را نعمت می بخشد. من هیچ کس را داوری یا انتقاد نمی کنم ، اما به حقیقت اجازه می دهم که به روش خدا با خطا برخورد کند.
در حقیقت ، مردانگی من و زن و مرد با تعادل کاملی همراه است. دیدن مردانه من در دید بسیار دور نمایان می شود ، با دیدن حقیقت انتزاعی و غیرشخصی به طور واضح و ثابت. دید زنانه من به خوبی در نزدیکی جلوه می کند ، زیرا من می توانم حقایق گسترده تر را به خانه بیاورم و آنها را در جزئیات آنها ببینم ، همانطور که به طور عملی و آسایش برای من اعمال می شود. مردانگی من با عقل ، زن بودن من را با این احساس می بیند. این دو دیدگاه ("چشم") به عنوان یک دیگر جمع می شوند ، زیرا دلهره و درک در من آویز است.
(در انجیل ها ، هر مورد بهبودی نابینایان با اشاره ای به "شما پسر داوود" همراه است.) دیوید عروسی مردانگی و زن بودن ، دیدن بیرونی و برداشت درونی را تایپ کرد. این فعالیت معنوی عروسی است. انسانی و الهی که کلید داوود است ، چشم انداز ما را باز می کند.)
در حقیقت ، من پسر هستم ، یا مشتق شده ام. بنابراین این میراث من است که از دید خدا لذت ببرم. هیچ میراث فانی تا به حال به من نداده است و نه می تواند مرا از آن محروم کند.
پیدایش 32: 30
پیدایش 33: 10
علوم و سلامتی 295: 16-24
متی 7: 1-5
علوم و سلامتی 518: 15-19
علوم و سلامتی 593: 4-5
عشق مرا به عنوان محبوب خود می بیند. مادر الهی ، عشق ، مرا کاملاً کامل و کامل می داند. من این برداشت الهی را منعکس می کنم و آن را می پذیرم ، و همه را در عشق تصور می کنم و می بینم.
"نور عشق همیشگی جهان را روشن می کند." * من می بینم که هر ایده در حال استراحت است ، - هرگز ناامید و خنثی نشده ، هرگز تنش زا - و بنابراین دیدگاه من "در عمل" استوار است "** و در آرامش و راضی است. دیدگاه عشق بی طرفی ، بخشش ، ثبات را به خود اختصاص می دهد. همانطور که شکسپیر گفته است:
’’۔۔۔ عشق عشق نیست
وقتی تغییر پیدا می کند ،
یا با حذف حذف می شود:
ای ، نه! این یک علامت ثابت است ،
این به نظر می رسد در مورد وسوسه ها ، و هرگز متزلزل نیست۔۔۔‘‘
من با چشم معصومیت معنوی نگاه می کنم و نمی بینم شرّی باشد ، زیرا ما در حضور الهی هستیم. من مرد را در عشق می بینم و تمام احساس ناقص بودن ، همه ترس و دوست داشتن را از بین می برم. من با چشم خیرخواهی عشق نگاه می کنم ، در این دیدگاه ، ماهیت الهی کاملاً شناخته شده است. بنابراین من با چشم شکرگذاری نگاه می کنم ، زیرا جلال الهی تمام فضا را پر می کند. با یک چشم انداز سپاسگزار ، من به تمام عالم خودم مادری می کنم و زیبایی تقدس را بیان می کنم.
وی گفت: "من عشق خدا را دیدم که عالم و انسان را محاصره می کند ، همه جا را پر می کند ، و آن عشق الهی چنان آگاهی خود را فرو می برد که من هر آنچه را که دیدم با دلسوزی مسیح دوست داشتم. این تحقق عشق الهی زیبایی مقدسات را بیان می کند ، کمال موجودی که شفا یافته و بازسازی شده و همه کسانی را که برای کمک به من رجوع کرده اند نجات داده است. " (به خانم ادی نسبت داده شده است. از "ژنرال کلکتانیا" منتشر شده توسط گیلبرت سی کارپنتر ، جونیور ، سی۔ ایس۔ بی۔)
علوم و سلامتی 248: 3-4
علوم و سلامتی 260: 7-12
* علوم و سلامتی 503: 14-15
** علوم و سلامتی 519: 25
علوم و سلامتی 577: 19-27
چهار نکته
هفت مترادف حقایق مربوط به بینش را ارائه می دهند ، اما چهار نگرشی که ما با دیدن آنها تمرین می کنیم ، حتی مهمتر است.
چهار دیدگاه که از آنها می بینیم:
سخن وحی حقیقت است و این تمایل من به دیدن و شناخت حقیقت را نشان می دهد.
مسیح آگاهی از حقیقت است ، و فراهم می کند ، به همین دلیل است که من دیدگاه حقیقت را می یابم و می پذیرم.
مسیحیت حقیقت را در هر حوزه نشان می دهد ، بنابراین من طبیعتاً برتری حقیقت را درک می کنم.
علوم حقیقت را به عنوان خدا تعبیر می کند ، بنابراین به نظر می رسد که انسان در عمل الهی است.
این چهار نگرش ، - جستجوی من ، یافتن من ، اثبات من و هستی من - با قدرت "روح حقیقت" (یوحنا 16: 13) یا علم الهی حاصل می شوند. بنابراین می بینم و می دانم که این روح است که دیدن را انجام می دهد ، که در من ناخوشایند و ابدی آشکار می شود.
پیدایش 13:14: "و خداوند به ابرام گفت ،" . . اکنون چشمان خود را بلند کنید و از مکانی که در آن شمال هستید ، به سمت جنوب ، به سمت شرق ، و به سمت غرب نگاه کنید: "هر کجا که آگاهی من باشد ممکن است از چهار منظره قطب نما یا محاسبات الهی از آنجا به بیرون نگاه کنم. بینایی واقعی محاسبه معنوی است و دیدن و استدلال معنوی بینایی را عادی و هماهنگ می کند.
خطبه در کوه روی چشم انداز
نظری روشنگر در مورد این ارتباط بین حساب الهی و بینایی واقعی در خطبه کوه وجود دارد. در آنجا ، هر بخش با لحن روح یا حقیقت (با یک استثنا) اشاره به دیدن ، چشم و یا نگاه دارد. علاوه بر این ، تمام منابع مستقیم به دید در این بخش ها و هیچ جای دیگر یافت نمی شود. به عبارت دیگر ، حسابرسی معنوی ، تشخیص معنوی روشن از حقایق هستی ، در حقیقت و ایمان است و به بینش واقعی می انجامد.
کلمه مسیر زندگی ام را نشان می دهد ، راهی را که باید طی کنم به من نشان می دهد و هر قدم را روشن می کند. بنابراین من با سبکی ، اعتماد و اطمینان پیش می روم. من نمی توانم مبهم ، مبهم و مضطرب باشم ، زیرا "او راه او را می داند ، و من با او قدم می زنم" (علم مسیحی سرود 148).
کلام وحی نشان می دهد که انسان دارای روحیه است و از نظر مادی نیست. بنابراین من به طور طبیعی از بینش الهی ، خواندن ایده ها و نه از ماده لذت می برم. بنابراین دیدگاه من در مقیاس رو به رشد است ، از معنای واقعی کلمه تا الهام بخش.
در کلام ، چشم انداز من تمایل به دیدن و شناخت حقیقت است. "چشمان من را باز کن تا من از قانون تو چیزهای شگفت انگیزی را ببینم" (مزمور 119: 18).
مسیحی آرمان خداست ، و در چهره الهی انسان را از دید انسان کشف می کند. دیدگاه مسیح مفهوم انسانی ما از انسان را تغییر می دهد ، بنابراین ما می بینیم كه انسان شفافیت حقیقت است ، درست همانطور كه عیسی به عنوان یك پنجره برای خدا عمل كرد. کسی که مرا (مرد) به درستی دیده است ، پدر را دیده است. (نگاه کنید به یوحنا 14: 8-10.) ما با عینک های مسیحی به بیرون نگاه می کنیم.
اما این چراغ مسیحی انتزاعی و ایستا نیست: پویا و عملی است ، زیرا حقیقت به ناچار تأثیر سوء برداشت های ما را دارد. بنابراین ، دیدگاه مسیح نه تنها چشم من است: بلکه پزشک و شفا دهنده من نیز هست که در حال بازسازی ، ترمیم و تجدید حیات است.
این دیدگاه مسیح بینهایت را به بینهایت ترجمه می کند ، به گونه ای که می بینم الوهیت در کوچکترین جزئیات زندگی آشکار می شود. همه چیز با روحیه حقیقت روشن و متحول می شود.
مسیحیت دیدگاه مسیح در استفاده واقعی ، استفاده از دانشکده های ذهن است. (به علوم و سلامتی 487: 6-9 مراجعه کنید.) آنچه که با چشم درونی دیده بودم ، اکنون بیرونی شده است. "من با شنیدن گوش از تو شنیدم ، اما اکنون چشم من تو را می بیند" (ایوب 42: 5).
در مسیحیت ، من دوست دارم از هر جنبه از دید واقعی استفاده کنم؛ با این حال من همچنین می دانم که من در واقع تمرین آنها هستم. این دانشکده ها و خصوصیات خود را به عنوان من و همه نشان می دهند ، زیرا دیدن من فقط بازتاب حقیقت است.
در مسیحیت ، بینایی در ارتباط با باطن است. بنابراین من خودم را جذب و یا در امور خود غوطه ور نیستم ، اما کاملاً از روابط متقابل همه ایده ها در یک برنامه آگاه هستم ، و با علاقه و تعجب و قدردانی از همه نگاه می کنم. (به علوم و سلامتی 516: 4-8 مراجعه کنید).
مسیحیت مستلزم اثبات ، اثبات درست بودن و از بین بردن غیر واقعی است. هر کجا که نگاه کنم ، می دانم که عشق الهی برای بهبود و ترمیم و صرفه جویی در عمل است. بنابراین ، من هرگز از آنچه می بینم ناراحت نیستم ، زیرا به طور فزاینده ای از برتری حقیقت آگاه هستم.
علوم پایه علم هستی است و نگرش علوم پایه مطابق با این بستر کمال زندگی می کند. چشم انداز من در واقعیت های تغییر ناپذیر خوبی های آسمانی ساکن است.
خدا از چشمان پاک تر از آن است که شر را نبیند ، و نمی تواند به ناحق نگاه کند. (به هابكوك 1: 13 مراجعه كنید.) "خدا هر آنچه را كه ساخته بود ، دید و بسیار خوب بود" (پیدایش 1: 31). وی گفت: "در این علم ، انسان را در چهره و شباهت خداوند کشف می کنیم. می بینیم که انسان هرگز دارایی معنوی و هماهنگی ابدی خود را از دست نداده است »(علوم و سلامتی 548: 5-8).
از نظر علم ، ما فریاد می زنیم ، "من می بینم!" اندیشه و چشم انداز من همزمان با دیدگاه قاعده است. من می بینم که چیست - یا بهتر بگویم ، آن را می بینم. "عیسی در علم انسان کامل را دید. . " (به علوم و سلامتی 476: 28-8 مراجعه کنید.)
علم تفسیر است و توضیح همه چیز را ارائه می دهد. همه واضح و روشن است و هیچ مشکلی برای بودن وجود ندارد. بنابراين ، با ديدن من ، هيچ گونه فشار و شدت و هيچ مجبوري براي تشخيص نتيجه معنوي فراتر از جايي كه وجود من است ، وجود ندارد. این علم الهی است که هر آنچه را که برای دیدن و فهمیدن نیاز دارم ، برای من آشکار و تفسیر می کند. چشم انداز من در واقع به چیزهای عمیق خداوند نفوذ خواهد کرد ، اما این کوشش فکری نیست. این معنوی طبیعی است (رجوع کنید به علوم و سلامتی 258: 31-1.) بنابراین دیدگاه من ، در حالی که همیشه تلاش می کند ، همیشه در آرامش است.
"اما همانطور که نوشته شده است ، چشم دیده نمی شود ، و گوش شنیده نمی شود ، و نه در قلب انسان وارد شده است ، چیزهایی که خداوند برای کسانی که او را دوست دارند آماده کرده است. اما خدا آنها را با روح خود به ما نازل كرده است ، زیرا روح همه چیز را می شناسد ، بله ، چیزهای عمیق خدا. برای چه کسی چیزهای انسان را می داند ، جز روح انسان موجود در او؟ حتی چیزهای خدا هیچ کس را نمی شناسد ، بلکه روح خدا "(اول قرنتیان 2: 9-11).