یکشنبه ، ماه مه 15، 2022.



موضوع — فانی و جاودانه

SubjectMortals and Immortals

متن طلایی: روميانو 6:23

"هدیه خدا حیات جاودانی است به واسطه خداوند ما عیسی مسیح."۔



Golden Text: Romans 6 : 23

The gift of God is eternal life through Jesus Christ our Lord.





████████████████████████████████████████████████████████████████████████



1 خداوند شبان من است. من نمی خواهم.

2 او مرا در مراتع سرسبز خواباند و مرا در کنار آبهای ساکن هدایت کرد.

3 او روح مرا باز می گرداند و به خاطر نام خود مرا در راه های عدالت هدایت می کند.

4 آری، اگر چه در وادی سایه مرگ قدم بردارم، از هیچ بدی نخواهم ترسید، زیرا تو با من هستی. عصای تو و عصای تو مرا تسلی می دهند.

5 تو در حضور دشمنانم سفره ای برای من آماده می کنی. سرم را با روغن مسح می کنی. فنجان من می گذرد

6 یقیناً نیکی و رحمت در تمام روزهای زندگی من در پی من خواهد بود و تا ابد در خانه خداوند ساکن خواهم بود.

Responsive Reading: Psalm 23 : 1-6

1.     The Lord is my shepherd; I shall not want.

2.     He maketh me to lie down in green pastures: he leadeth me beside the still waters.

3.     He restoreth my soul: he leadeth me in the paths of righteousness for his name’s sake.

4.     Yea, though I walk through the valley of the shadow of death, I will fear no evil: for thou art with me; thy rod and thy staff they comfort me.

5.     Thou preparest a table before me in the presence of mine enemies: thou anointest my head with oil; my cup runneth over.

6.     Surely goodness and mercy shall follow me all the days of my life: and I will dwell in the house of the Lord for ever.



د درس خطبه



کتاب مقدس


1 . یوحنا 3: 16 (خداوند)، 17

16 خدا آنقدر جهان را دوست داشت که پسر یگانه خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد، بلکه حیات جاودانی داشته باشد.

17 زیرا خدا پسر خود را به جهان نفرستاد تا دنیا را محکوم کند. بلکه جهان از طریق او نجات یابد.

1. John 3 : 16 (God), 17

16     God so loved the world, that he gave his only begotten Son, that whosoever believeth in him should not perish, but have everlasting life.

17     For God sent not his Son into the world to condemn the world; but that the world through him might be saved.

2 . یوحنا 4: 1، 3-7، 9-11، 13-26

1 پس چون خداوند دانست که فریسیان چگونه شنیده بودند که عیسی از یحیی شاگردان بیشتری ساخته و تعمید داده است.

3 او یهودیه را ترک کرد و دوباره به جلیل رفت.

4 و باید از سامره عبور کند.

5 سپس به شهری از سامره که سیخار نام دارد، نزدیک زمینی که یعقوب به پسرش یوسف داده بود، آمد.

6 حالا چاه یعقوب آنجا بود. پس عیسی که از سفر خود خسته شده بود، بر چاه نشست و حدود ساعت ششم بود.

7 زنی از سامره آمد تا آب بکشد: عیسی به او گفت: به من بنوش.

9 آنگاه زن سامری به او گفت: چطور تو که یهودی هستی، از من که زن سامری هستم، آب می خواهی؟ زیرا یهودیان هیچ معامله ای با سامریان ندارند.

10 عیسی پاسخ داد و به او گفت: اگر عطای خدا را می‌دانستی و کیست که به تو می‌گوید، به من بنوش. از او می خواستی و او به تو آب زنده می داد.

11 زن به او گفت: آقا، تو چیزی برای کشیدن نداری و چاه عمیق است. پس آن آب زنده را از کجا داری؟

13 عیسی در جواب او گفت: هر که از این آب بنوشد دوباره تشنه خواهد شد.

14 اما هر که از آبی که به او می دهم بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد. اما آبی که به او خواهم داد، در او چاه آبی خواهد بود که برای حیات جاودانی می جوشد.

15 زن به او گفت: آقا، این آب را به من بده که تشنه نباشم و به اینجا نیایم تا آب بکشم.

16 عیسی به او گفت: برو شوهرت را صدا کن و اینجا بیا.

17 زن جواب داد و گفت: من شوهر ندارم. عیسی به او گفت: خوب گفتی من شوهر ندارم.

18 زیرا تو پنج شوهر داشتی. و کسی که اکنون داری شوهر تو نیست.

19 زن به او گفت: آقا من متوجه شدم که تو پیامبری.

20 پدران ما در این کوه عبادت می کردند. و شما می گویید که در اورشلیم جایی است که مردم باید در آن عبادت کنند.

21 عیسی به او گفت: ای ای زن، مرا باور کن، ساعتی می رسد که نه در این کوه و نه در اورشلیم، پدر را پرستش نکنی.

22 شما می پرستید نمی دانید چه چیزی را ما آنچه را می پرستیم می دانیم زیرا نجات از آن یهودیان است.

23 اما ساعتی فرا می رسد و اکنون فرا رسیده است که پرستندگان واقعی پدر را در روح و به راستی پرستش خواهند کرد، زیرا پدر چنین می خواهد که او را بپرستند.

24 خدا روح است و کسانی که او را می پرستند باید او را در روح و حقیقت بپرستند.

25 زن به او گفت: می دانم که مسیحا می آید. که مسیح نامیده می شود: هنگامی که او بیاید، همه چیز را به ما خواهد گفت.

26 عیسی به او گفت، من که با تو صحبت می کنم او هستم.

2. John 4 : 1, 3-7, 9-11, 13-26

1     When therefore the Lord knew how the Pharisees had heard that Jesus made and baptized more disciples than John,

3     He left Judæa, and departed again into Galilee.

4     And he must needs go through Samaria.

5     Then cometh he to a city of Samaria, which is called Sychar, near to the parcel of ground that Jacob gave to his son Joseph.

6     Now Jacob’s well was there. Jesus therefore, being wearied with his journey, sat thus on the well: and it was about the sixth hour.

7     There cometh a woman of Samaria to draw water: Jesus saith unto her, Give me to drink.

9     Then saith the woman of Samaria unto him, How is it that thou, being a Jew, askest drink of me, which am a woman of Samaria? for the Jews have no dealings with the Samaritans.

10     Jesus answered and said unto her, If thou knewest the gift of God, and who it is that saith to thee, Give me to drink; thou wouldest have asked of him, and he would have given thee living water.

11     The woman saith unto him, Sir, thou hast nothing to draw with, and the well is deep: from whence then hast thou that living water?

13     Jesus answered and said unto her, Whosoever drinketh of this water shall thirst again:

14     But whosoever drinketh of the water that I shall give him shall never thirst; but the water that I shall give him shall be in him a well of water springing up into everlasting life.

15     The woman saith unto him, Sir, give me this water, that I thirst not, neither come hither to draw.

16     Jesus saith unto her, Go, call thy husband, and come hither.

17     The woman answered and said, I have no husband. Jesus said unto her, Thou hast well said, I have no husband:

18     For thou hast had five husbands; and he whom thou now hast is not thy husband: in that saidst thou truly.

19     The woman saith unto him, Sir, I perceive that thou art a prophet.

20     Our fathers worshipped in this mountain; and ye say, that in Jerusalem is the place where men ought to worship.

21     Jesus saith unto her, Woman, believe me, the hour cometh, when ye shall neither in this mountain, nor yet at Jerusalem, worship the Father.

22     Ye worship ye know not what: we know what we worship: for salvation is of the Jews.

23     But the hour cometh, and now is, when the true worshippers shall worship the Father in spirit and in truth: for the Father seeketh such to worship him.

24     God is a Spirit: and they that worship him must worship him in spirit and in truth.

25     The woman saith unto him, I know that Messias cometh, which is called Christ: when he is come, he will tell us all things.

26     Jesus saith unto her, I that speak unto thee am he.

3 . یوحنا 12: 44-50

44 عیسی گریه کرد و گفت: هر که به من ایمان آورد، به من ایمان نمی آورد، بلکه به کسی که مرا فرستاد.

45 و کسی که مرا می بیند، فرستنده مرا می بیند.

46 من نوری به جهان آمده ام تا هر که به من ایمان دارد در تاریکی بماند.

47 و اگر کسی سخنان مرا بشنود و ایمان نیاورد، او را قضاوت نمی‌کنم، زیرا نیامده‌ام تا جهان را داوری کنم، بلکه برای نجات جهان آمده‌ام.

48 هر که مرا طرد کند و سخنان مرا نپذیرد، کسی را دارد که او را قضاوت کند. کلامی را که من گفتم، در روز آخر او را داوری خواهد کرد.

49 زیرا من از خودم صحبت نکرده ام، اما پدری که مرا فرستاد به من فرمان داد که چه بگویم و چه بگویم.

50 و می دانم که فرمان او حیات جاودانی است: پس هر چه می گویم، همان طور که پدر به من گفته است، همینطور می گویم.

3. John 12 : 44-50

44     Jesus cried and said, He that believeth on me, believeth not on me, but on him that sent me.

45     And he that seeth me seeth him that sent me.

46     I am come a light into the world, that whosoever believeth on me should not abide in darkness.

47     And if any man hear my words, and believe not, I judge him not: for I came not to judge the world, but to save the world.

48     He that rejecteth me, and receiveth not my words, hath one that judgeth him: the word that I have spoken, the same shall judge him in the last day.

49     For I have not spoken of myself; but the Father which sent me, he gave me a commandment, what I should say, and what I should speak.

50     And I know that his commandment is life everlasting: whatsoever I speak therefore, even as the Father said unto me, so I speak.

4 . 1 تیموتیس 1: 1 (به2 ،)، 12- (من ( 16

1 پولس، رسول عیسی مسیح به فرمان خدای نجات دهنده ما،

12 خداوندمان مسیح عیسی را سپاس می گویم که مرا توانا ساخت، زیرا او مرا وفادار شمرد و مرا به خدمت گذاشت.

13 کسی که پیش از کفر و جفاگر و آزاردهنده بود، اما رحمت گرفتم، زیرا این کار را از روی نادانی و در کفر انجام دادم.

14 و فیض خداوند ما با ایمان و محبتی که در مسیح عیسی است بسیار فراوان بود.

15 این سخن صادقانه و شایسته پذیرش همه است که مسیح عیسی برای نجات گناهکاران به جهان آمد. که من رئیس آنها هستم

16 امّا از این جهت رحمت یافتم تا ابتدا عیسی مسیح در من تمام شکیبایی را نشان دهد به عنوان الگوی برای آنها که از این پس باید به او ایمان بیاورند تا زندگی جاودانی.

4. I Timothy 1 : 1 (to 2nd ,), 12 (I)-16

1     Paul, an apostle of Jesus Christ by the commandment of God our Saviour,

12     I thank Christ Jesus our Lord, who hath enabled me, for that he counted me faithful, putting me into the ministry;

13     Who was before a blasphemer, and a persecutor, and injurious: but I obtained mercy, because I did it ignorantly in unbelief.

14     And the grace of our Lord was exceeding abundant with faith and love which is in Christ Jesus.

15     This is a faithful saying, and worthy of all acceptation, that Christ Jesus came into the world to save sinners; of whom I am chief.

16     Howbeit for this cause I obtained mercy, that in me first Jesus Christ might shew forth all longsuffering, for a pattern to them which should hereafter believe on him to life everlasting.

5 . 1 کورنتيانو 15: 50-57

50 اکنون ای برادران، این را می گویم که گوشت و خون نمی توانند وارث ملکوت خدا شوند. و فساد وارث فساد نیست.

51 اینک من رازی را به شما نشان می دهم. همه ما نخواهیم خوابید، اما همه ما تغییر خواهیم کرد،

52 در یک لحظه، در یک چشم به هم زدن، در آخرین شیپور: زیرا شیپور به صدا در خواهد آمد، و مردگان فاسد ناپذیر زنده خواهند شد، و ما تغییر خواهیم کرد.

53 زیرا این فاسد باید بی فساد را بپوشد و این فانی باید جاودانگی بپوشد.

54 پس هنگامی که این فاسد بی فساد را بپوشد و این فانی جاودانگی را بپوشد، آنگاه این جمله که نوشته شده است تحقق خواهد یافت که مرگ در پیروزی بلعیده شد.

55 ای مرگ نیش تو کجاست؟ ای قبر، پیروزی تو کجاست؟

56 نیش مرگ گناه است; و قوت گناه شریعت است.

57 اما خدا را شکر که به واسطه خداوند ما عیسی مسیح به ما پیروز شد.

5. I Corinthians 15 : 50-57

50     Now this I say, brethren, that flesh and blood cannot inherit the kingdom of God; neither doth corruption inherit incorruption.

51     Behold, I shew you a mystery; We shall not all sleep, but we shall all be changed,

52     In a moment, in the twinkling of an eye, at the last trump: for the trumpet shall sound, and the dead shall be raised incorruptible, and we shall be changed.

53     For this corruptible must put on incorruption, and this mortal must put on immortality.

54     So when this corruptible shall have put on incorruption, and this mortal shall have put on immortality, then shall be brought to pass the saying that is written, Death is swallowed up in victory.

55     O death, where is thy sting? O grave, where is thy victory?

56     The sting of death is sin; and the strength of sin is the law.

57     But thanks be to God, which giveth us the victory through our Lord Jesus Christ.



علم و بهداشت


1 . 42: 26 (که در) -28

... در علم مسیحی، انسان واقعی توسط خدا اداره می شود - توسط خیر، نه شر - و بنابراین یک فانی نیست، بلکه فنا ناپذیر است.

1. 42 : 26 (in)-28

…in Christian Science the true man is governed by God — by good, not evil — and is therefore not a mortal but an immortal.

2 . 295 : 5-15

خداوند عالم هستی و از جمله انسان را می آفریند و اداره می کند. جهان پر از ایده های معنوی است که او آنها را تکامل می دهد و آنها مطیع ذهنی هستند که آنها را می سازد. ذهن فانی امر معنوی را به مادی تبدیل می کند و سپس خود اصلی انسان را بازیابی می کند تا از فناپذیری این خطا رهایی یابد. فانی ها مانند جاودانه ها نیستند که به صورت خود خدا آفریده شده باشند. اما روح نامتناهی که همه است، آگاهی فانی سرانجام تسلیم واقعیت علمی می شود و ناپدید می شود و حس واقعی بودن، کامل و برای همیشه دست نخورده ظاهر خواهد شد.

2. 295 : 5-15

God creates and governs the universe, including man. The universe is filled with spiritual ideas, which He evolves, and they are obedient to the Mind that makes them. Mortal mind would transform the spiritual into the material, and then recover man's original self in order to escape from the mortality of this error. Mortals are not like immortals, created in God's own image; but infinite Spirit being all, mortal consciousness will at last yield to the scientific fact and disap-pear, and the real sense of being, perfect and forever intact, will appear.

3 . 190: 14-20

تولد، رشد، بلوغ و پوسیدگی انسان مانند علف‌هایی است که با تیغه‌های سبز زیبا از خاک بیرون می‌آیند، سپس پژمرده می‌شوند و به نیستی خود باز می‌گردند. این ظاهر فانی موقتی است. هرگز در وجود جاودانه ادغام نمی شود، بلکه سرانجام ناپدید می شود و انسان جاودانه، روحانی و ابدی، انسان واقعی است.

3. 190 : 14-20

Human birth, growth, maturity, and decay are as the grass springing from the soil with beautiful green blades, afterwards to wither and return to its native nothingness. This mortal seeming is temporal; it never merges into immortal being, but finally disappears, and immortal man, spiritual and eternal, is found to be the real man.

4 . 476: 1-5، 10-20، 28-32

فانی ها تقلبی جاودانه ها هستند. آنها فرزندان شریر یا همان شرور هستند که اعلام می کند که انسان از خاک یا به عنوان یک جنین مادی آغاز می شود. در علم الهی، خدا و انسان واقعی به عنوان اصل و ایده الهی از هم جدا نیستند.

از این رو انسان فانی و مادی نیست. فانی ها ناپدید می شوند و جاودانه ها یا فرزندان خدا به عنوان تنها و ابدی حقیقت انسان ظاهر می شوند. فانی ها فرزندان خدا نیستند. آنها هرگز حالت کاملی از وجود نداشتند، که ممکن است متعاقباً دوباره به دست آید. آنها از آغاز تاریخ فانی "در گناه آبستن شده و در گناه متولد شدند." فناپذیری سرانجام در جاودانگی بلعیده می شود. گناه، بیماری و مرگ باید ناپدید شوند تا جای خود را به حقایقی بدهند که متعلق به انسان فناناپذیر است.

عیسی هنگام صحبت از فرزندان خدا، نه فرزندان انسان، گفت: "پادشاهی خدا در درون شماست." یعنی حقیقت و عشق در انسان واقعی حکومت می کند و نشان می دهد که انسان در تصویر خدا سقوط ناپذیر و ابدی است.

4. 476 : 1-5, 10-20, 28-32

Mortals are the counterfeits of immortals. They are the children of the wicked one, or the one evil, which declares that man begins in dust or as a material embryo. In divine Science, God and the real man are inseparable as divine Principle and idea.

Hence man is not mortal nor material. Mortals will disappear, and immortals, or the children of God, will appear as the only and eternal verities of man. Mortals are not fallen children of God. They never had a perfect state of being, which may subsequently be regained. They were, from the beginning of mortal history, "conceived in sin and brought forth in iniquity." Mortality is finally swallowed up in immortality. Sin, sickness, and death must disappear to give place to the facts which belong to immortal man.

When speaking of God's children, not the children of men, Jesus said, "The kingdom of God is within you;" that is, Truth and Love reign in the real man, showing that man in God's image is unfallen and eternal.

5 . 296: 4-13

پیشرفت زاییده تجربه است. بلوغ انسان فانی است که از طریق آن فانی برای جاودانه رها می شود. چه در اینجا و چه پس از آن، رنج یا علم باید تمام توهمات مربوط به زندگی و ذهن را از بین ببرد و حس مادی و خود را بازسازی کند. پیرمرد با اعمالش باید کنار گذاشته شود. هیچ چیز نفسانی و گناهی جاودانه نیست. مرگ حس مادی کاذب و گناه، نه مرگ مواد آلی، چیزی است که انسان و زندگی را هماهنگ، واقعی و ابدی نشان می دهد.

5. 296 : 4-13

Progress is born of experience. It is the ripening of mortal man, through which the mortal is dropped for the immortal. Either here or hereafter, suffering or Science must destroy all illusions regarding life and mind, and regenerate material sense and self. The old man with his deeds must be put off. Nothing sensual or sinful is immortal. The death of a false material sense and of sin, not the death of organic matter, is what reveals man and Life, harmonious, real, and eternal.

6 . 496: 20-27

"نیش مرگ گناه است، و قوت گناه قانون است" - قانون باور فانی، در جنگ با واقعیت های زندگی جاودانه، حتی با قانون روحانی که به قبر می گوید: "پیروزی تو کجاست. ؟" اما "هنگامی که این فاسد بی‌فاسد بپوشد و این فانی جاودانگی بپوشد، آن‌گاه این جمله که نوشته شده است که مرگ در پیروزی بلعیده شد، تحقق خواهد یافت. "

6. 496 : 20-27

"The sting of death is sin; and the strength of sin is the law," — the law of mortal belief, at war with the facts of immortal Life, even with the spiritual law which says to the grave, "Where is thy victory?" But "when this corruptible shall have put on incorruption, and this mortal shall have put on immortality, then shall be brought to pass the saying that is written, Death is swallowed up in victory."

7 . 428: 22-29

این واقعیت بزرگ معنوی باید آشکار شود که انسان کامل و جاودانه است، نه باید باشد. ما باید آگاهی وجود را برای همیشه حفظ کنیم، و دیر یا زود، از طریق مسیح و علم مسیحی، باید بر گناه و مرگ مسلط شویم. با کنار گذاشتن باورهای مادی و پذیرفتن حقایق فناناپذیر هستی، شواهد جاودانگی انسان آشکارتر خواهد شد.

7. 428 : 22-29

The great spiritual fact must be brought out that man is, not shall be, perfect and immortal. We must hold forever the consciousness of existence, and sooner or later, through Christ and Christian Science, we must master sin and death. The evidence of man's immortality will become more apparent, as material beliefs are given up and the immortal facts of being are admitted.

8 . 246: 27-31

زندگی جاودانه است. ما باید این را پیدا کنیم و نمایش آن را آغاز کنیم. زندگی و خوبی جاودانه است. پس بیایید دیدگاه‌های خود را از هستی به جای پیری و سوختگی به زیبایی، تازگی و تداوم شکل دهیم.

8. 246 : 27-31

Life is eternal. We should find this out, and begin the demonstration thereof. Life and goodness are immortal. Let us then shape our views of existence into loveliness, freshness, and continuity, rather than into age and blight.

9 . 247: 10-18

زیبایی، و نیز حقیقت، ابدی است. اما زیبایی مادیات از بین می رود و به عنوان باور فانی محو و زودگذر می شود. عرف، آموزش و مد استانداردهای گذرا فانی را تشکیل می دهند. جاودانگی، معاف از پیری یا زوال، شکوه خاص خود را دارد - درخشش روح. مردان و زنان جاودانه الگوهایی از حس معنوی هستند که توسط ذهن کامل ترسیم شده و آن مفاهیم عالی دوست داشتنی را منعکس می کنند که فراتر از همه حس مادی است.

9. 247 : 10-18

Beauty, as well as truth, is eternal; but the beauty of material things passes away, fading and fleeting as mortal belief. Custom, education, and fashion form the transient standards of mortals. Immortality, exempt from age or decay, has a glory of its own, — the radiance of Soul. Immortal men and women are models of spiritual sense, drawn by perfect Mind and reflecting those higher conceptions of loveliness which transcend all material sense.

10 . 76: 22-31

شادی بی گناه، - هماهنگی کامل و جاودانگی زندگی، که دارای زیبایی و خوبی بی حد و حصر الهی است، بدون لذت یا درد جسمی، - تنها انسان واقعی و فنا ناپذیر را تشکیل می دهد که وجودش روحانی است. این حالت وجودی علمی و دست نخورده است - کمالی که فقط برای کسانی قابل تشخیص است که درک نهایی مسیح را در علم الهی دارند. مرگ هرگز نمی تواند این وضعیت هستی را تسریع بخشد، زیرا قبل از ظهور جاودانگی باید بر مرگ غلبه کرد، نه تسلیم آن.

10. 76 : 22-31

The sinless joy, — the perfect harmony and immortality of Life, possessing unlimited divine beauty and goodness without a single bodily pleasure or pain, — constitutes the only veritable, indestructible man, whose being is spiritual. This state of existence is scientific and intact, — a perfection discernible only by those who have the final understanding of Christ in divine Science. Death can never hasten this state of existence, for death must be overcome, not submitted to, before immortality appears.

11 . 495: 14-24

وقتی توهم بیماری یا گناه شما را وسوسه کرد، محکم به خدا و ایده او بچسبید. اجازه نده چیزی جز شبیه او در اندیشه تو بماند. اجازه ندهید نه ترس و نه شک بر حس روشن و اعتماد آرام شما سایه بیندازد، که تشخیص زندگی هماهنگ - همانطور که زندگی ابدی است - می تواند هر احساس دردناک یا اعتقاد به چیزی را که زندگی نیست از بین ببرد. اجازه دهید علم مسیحی، به جای حس جسمانی، از درک شما از هستی پشتیبانی کند، و این درک، خطا را جایگزین حقیقت خواهد کرد، فناپذیری را جایگزین فناپذیری می کند، و اختلاف را با هماهنگی خاموش می کند.

11. 495 : 14-24

When the illusion of sickness or sin tempts you, cling steadfastly to God and His idea. Allow nothing but His likeness to abide in your thought. Let neither fear nor doubt overshadow your clear sense and calm trust, that the recognition of life harmonious — as Life eternally is — can destroy any painful sense of, or belief in, that which Life is not. Let Christian Science, instead of corporeal sense, support your understanding of being, and this understanding will supplant error with Truth, replace mortality with immortality, and silence discord with harmony.

12 . 288: 27-28

علم امکانات باشکوه انسان فناناپذیر را آشکار می کند که برای همیشه توسط حواس فانی نامحدود است.

12. 288 : 27-28

Science reveals the glorious possibilities of immortal man, forever unlimited by the mortal senses.


وظایف روزانه

توسط مری بیکر ادی

نماز روزانه

وظیفه هر عضو این کلیسا است که هر روز نماز بخواند: "پادشاهی تو آمده است" بگذارید سلطنت حقیقت ، زندگی و عشق الهی در من تثبیت شود و همه گناهان من را از بین ببرد. و ممکن است کلام تو محبتهای همه بشریت را غنی کند ، و بر آنها حکومت کند!

کتابچه راهنمای کلیسا ، ماده 8 ، بخش 4

قانونی برای انگیزه ها و اعمال

نه خصومت و نه دلبستگی شخصی نباید انگیزه ها یا اعمال اعضای کلیسای مادر را تحریک کند. در علم ، عشق الهی به تنهایی بر بشر حکومت می کند. و یک دانشمند مسیحی امکانات شیرین عشق را ، در سرزنش گناه ، برادری واقعی ، خیرخواهی و گذشت ، منعکس می کند. اعضای این کلیسا باید روزانه تماشا کنند و دعا کنند تا از شر هر گونه شر ، از پیشگویی ، قضاوت ، محکومیت ، مشاوره ، تأثیرگذاری یا تأثیرگذاری اشتباه خلاص شوند.

کتابچه راهنمای کلیسا ، ماده 8 ، بخش 1

هشدار به وظیفه

این وظیفه هر عضو این کلیسا است که روزانه از خود در برابر پیشنهادات ذهنی تهاجمی دفاع کند و فراموش نشود و وظیفه خود را در قبال خدا ، رهبر خود و بشر فراموش نکند. با کارهای او قضاوت خواهد شد ، - و توجیه یا محکوم خواهد شد.

کتابچه راهنمای کلیسا ، ماده 8 ، بخش 6


████████████████████████████████████████████████████████████████████████